-
ورود بازیگران سینمای ایران به بندر عباس
11 تیر 1387 16:22
بسمه تعالی با سلام خدمت بینندگان به مناسب سالروز گرامیداشت شهدای هواپیمای ایر باس چند تن از هنرمندان و بازیگران سینمای ایران به بندر عباس آمدند(ساعت ۲ هواپیما نشسته شد!ومن تو فرودگاه بودم).طی پیشوازی از آنان موفق به دیدن آنان شدیم و توانستیم افرادی چون :سیروس الوند- پرویز پرستویی-سعید راد- حسن پور شیرازی-علی...
-
من میروم
9 تیر 1387 03:44
مثل اجساد ماهیان که روی آب می مانند مغزم تقریبا چنین وضعی دارد اما مثل آدم های در حال غرق شدن سنگین شده ام و پایین می روم پایین و پایین تر دارم میروم همش در حال رفتنم اما خورشید از جایش تکان نمی خورد . گلهای تازه می رویند اما در آب شورند.جالبند اما نمی دانم چه هستند جاده ها معمولا رو به افقند و جاده من دارد به سمت...
-
مادر
3 تیر 1387 21:01
کتابی در اوج آب و تاب که تاب آن شعله عالمتاب غم بی نهایت من و عشق بی نهایت تو را بر تابد.باز گفتم در قاموس خدایی شعر و شور و شعور «نه»وجود ندارد. بر آن شدم که پاره های دل خویش واژگانی بسازم شرح غمت را و جمله زندگی را در جمله ای خلاصه کرده خود را خلاص کنم و بنویسم من ناتوان و ناتمام این کار توان شکنم و آنگاه جمله حرفها...
-
وقتی بچه نهنگ ۶ متری را نجات دادند
31 خرداد 1387 04:15
می شنوی؟ این صدای غربت من است که از دوردست های آشنا می آید فراموشی سراسر جان تو را فرا می گیرد و دنیای من برای همیشه خاموش سرد و بی روح می ماند و دل من تاریک می شود تاریک تاریک و من یاد تو می افتم و یاد تو پی نوشت:۱-فکر کنم مال ۴ سال پیش باشه۲-به مسافرت کوتاهی میرم(میریم)۳-من مواظب خودم هستم شما هم مواظب خودتون باشید!
-
سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی
29 خرداد 1387 02:22
ای آزادی! چه زندانیها برایت کشیده ام و چه زندانیها برایت خواهم کشید و چه شکنجه ها تحمل کردم و چه شکنجه ها تحمل خواهم کرد اما خود را به استکبار نخواهم فروخت! بسمه تعالی با سلام خدمت بینندگان جان بدینوسیله بیست و نهم خرداد ماه سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی را به تمامی دوستان عزیز یاداور می شویم. با سپاس فراوان مدیریت در...
-
حضم شده ی یک نهنگ
28 خرداد 1387 01:19
به مثل ژپتو میمانی که عمری در وجودم بود!
-
نشانه
20 خرداد 1387 17:32
نشانه خصوصیاتی که موجودات زنده را از اجسام غیر زنده تمایز می بخشند.عواملی هستند مثل:تنفس-تولید مثل-تغذیه.جانوران عمل تنفس را به شکل های گوناگونی انجام می دهند.در موجودات تک سلولی آبزی اکسیژن از طریق فعالیت انتشار یا شیب غلظت انجام می گیرد .آنان به همین طریق نیز دی اکسید کربن را دفع می کنند. در جانوران پر سلولی چندین...
-
پیام تبریک
19 خرداد 1387 18:41
بسمه تعالی خلاصه میگم: شیوا تولدت مبارک!خیلی می دوستمت!بزار به حساب منت کشی ولی آشتی! با سپاس فراوان مدیریت بلاگ نخلستان سعدی
-
ناچار
17 خرداد 1387 19:45
دیگه هیچ ترانه ای سرمو پر نمی کنه! حتی محسن نامجو!حتی لینکین پارک!حتی منصفی!نمی دونم شاید داره درصد دیونگیم بالا میره!شاید! شاید هم دارم میمیرم شاید!
-
دلم یه شعر می خواد
13 خرداد 1387 12:08
تازگیا!دلم یه شعر می خواد . شعری که توش ماهیا رو شاخه ی درخت نشینن.هر چی عاقله از پنجره بریزن بیرون . شعری که توش هیچ کس عاشق نشه . وطنی ویرون نشه . زندونی آزاد نشه . یه شعر بدون اتفاق . دلم یه شعر بی حادثه می خواد . شعری که بخوابم ولی تو خواب نمیرم . شعری که هیچ مویی توش شلال نباشه و هیچ درختی رنگ نداشته باشه . شعری...
-
شرمندگی
13 خرداد 1387 12:04
بسمه تعالی بینندگان و خیلی از دوستان عزیز متاسفانه به علت اشکال در سیستمی که اینجانب بلاگ نخلستان سعدی را به وسیله آن چک می کنم قادر به پاسخ کامنت شما و گزاشتن کامنت برای شما نیستم .(به خدا همه ی مطالبتونو می خونم).بنابراین لطفا عرض نفرمایید :بی معرفت چرا نمیای؟ چرا جواب نمیدی؟.بدین وسیله به علت این پیشامد از همه ی...
-
مرغ عشق
8 خرداد 1387 14:00
این مرغ عشق خونه ماست!گاهی وقتا میریم کنارش براش سوت میزنیم!اونم میاد رو آب خودشو لوس می کنه!
-
نمی دونم
7 خرداد 1387 18:01
به زودی چراغی روشن خواهد شد!
-
تبریک
5 خرداد 1387 13:00
بسمه تعالی موفقیت از آن همه است با وجود اینکه بنده از طرفداران هیچ کدام از تیم های استقلال و پرسپولیس نیستم .موفقیت تیم پرسپولیس را به تمامی بینندگان گرامی تبریک می گویم و برای این تیم پله های طی شده بیشتری از ترقی را آرزومندم. با سپاس چه می کنه این مدریت بلاگ نخلستان سعدی (هیچ اشتباهی رخ نداده و نشان دادن عکس بالا...
-
!
5 خرداد 1387 12:49
نمی دونم این عکس از کجا اومده تو سیستم من و عکاسش کیه ولی همینجوری الکی!میزنمش تو بلاگ
-
اتفاق
5 خرداد 1387 11:56
هفته گذشته یکی از دوستان قبول زحمت کرد و مرا تا درب مدرسه رساند(با موتور).تا اینجا که اتفاقی نیافتاد!اما! حدود سر پیچ داروپخش جنوبی بودیم که کیف من افتاد!و من در حالی که موتور حرکت می کرد می خواستم از موتور پیاده شوم و آن را بر دارم!آقا جورابت بو بد نده!چنان از روی موتور افتادم و روی زمین کشیده شدم که بهت زده شده...
-
شک و یقین
2 خرداد 1387 18:57
خیلی بده که به این نتیجه برسی که تمامی افکار و اعقاییدت در مورد آدم های اطرافت و دوستانت اشتباه بوده!و از ایجاد رابطه و آشنایی های جدید میترسی(جدا بده!)
-
سوم خرداد
2 خرداد 1387 18:53
بسمه تعالی خرمشهر را خدا آزاد کرد بینندگان کرامی: روز پیروزی.ایثار و آزادی (هر سه با هم)را به تمامی هموطنان گرامی تبریک می گوییم. باسپاس مدیریت بلاک نخلستان سعدی
-
طاووس
26 اردیبهشت 1387 12:21
شعر زیر را در۷ سالگی گفتم.خودم که می خونمش فقط می خندم!: طاووس طاووس همون طاووس پیر که می خواد بمیره طاووس خسته و گشنه که تو دل قفس زندگی می کنه من طاووسم طاووس دختر کوچکی به من گفت: پرها تو به من نمی دی بیچاره دختر نمی دونست طاووس که خسته باشه تو قفس زنده باشه پر نداره همیشه دعا می کنم تا بمیرم فقط همین... به طاووس...
-
هدیه تازه!
26 اردیبهشت 1387 12:10
چندی پیش یکی از دوستان(زیادی عزیز)کتابی را از نمایشگاه کتاب تهران برایم به ارمغان آورد.درون سینه ات نهنگی میتپد!نوشته سرکار خانم عرفان نظر آهاری.کتابی کوچک و ۶۰صفحه ای.بی نظیر و غیر قابل تکرار بود . هنوز نفهمیدم چطور سپاسگزاری کنم!
-
غیبت
17 اردیبهشت 1387 17:54
بسمه تعالی سلام و عرض خسته نباشید خدمت عموم بینندگان با معذرت خواهی و شرمندگی فراوان به علت شروع فصل امتحانات (تقریبا منع بعض از افراد)از نوشتن مطالب جدید معزوریم.اما تا حد توان (یعنی یواشکی)پاسخ کامنت های شما را خواهیم داد. با تشکر وآرزوی خوشبختی برای هموطنان و همشهریان(پارتی کلفت)عزیز و گرامی مدیریت بلاگ نخلستان سعدی
-
روز تعلیم دهندگان
13 اردیبهشت 1387 13:29
نمی دونم اسم معلم کلاس اولم چی بود حتی اسم دبیرای پارسالم هم یادم نمی یاد اما روز معلم خیلی خیلی مبارک و شادباش(هوووووووووووووو چه چه چه چه چه به افتخارش کیلیلیلیلیلیلیلییییییی ناز نفست سوووووووووووووووت) این روز رو به تمام تعلیم دهندگان محترم (حالا هر چی که درس می دن فرقی نمی کنه)تبریک میگم انشا... ۱۰۰ ساله و همگی به...
-
غوطه وری در خداوند
10 اردیبهشت 1387 16:31
...سپس قلب انسان پس از رها شدن به اوج خود رسیده و در خداوند غوطه ور می گردد . این پیوند و پیوستگی تا حدی والا و بزرگ است که آدمی خود را به خدا رسیده حس می کند مثل جسمی که در آب حل شده و تمامی ذرات وجودش را آب فرا گرفته است . هدف زندگی همین پیوستگی و رسیدن به ذات هستی است . که از بند مادیت رهایی یافته و روح به پرواز در...
-
امیدوارم حرفم را باور کنید
8 اردیبهشت 1387 22:06
یک روز یک بچه ۴ یا ۵ ساله به اتاق خوابم اومد و ازم پرسید: آسمونش کجاست؟!!
-
نیازمندی
2 اردیبهشت 1387 16:45
بسمه تعالی با سلام خدمت عموم بینندگان وبلاگ نخلستان سعدی به یک موضوع خوب و زیبا برای نوشتن متن یا یک داستان (کاملا) جدید نیازمندیم.زیرا این کار از عهده مدریت بلاگ (به علت مشغله های فکری اجتماعی فرهنگی آموزشی پرورشی هنری اقتصادی و سیاسی) بر نمی آید.از بینندگان محترم تقاضا می شود نظر خود را در رابطه با این مسئله...
-
مسائل ۱ و۲ از توضیح المسائل حضرت امام خمینی
2 اردیبهشت 1387 15:17
احکام تقلید مساله ۱ـ عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد.ولی در احکام غیر ضروری دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد.یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است.مثلا اگر عده ای از مجتهدین...
-
تولد مبارک
1 اردیبهشت 1387 22:04
چه خوبه: با تمام وجود واسه رسیدن به یه چیزی دعا کنی نذر کنی خودتو به آب و آتیش بزنی و بهش نرسی اما بازم امیدوار بمونی !تا آخر عمر ! بزنی به کوچه علی چپ از امیدواری به همه شیرینی بدی !۲ اردی بهشت تولد مبارک ۳۷۶ روز
-
اردی بهشت
30 فروردین 1387 19:05
فرا رسیدن ماه اردی بهشت را به تمامی دوستان تبریک و تهنیت عرض می کنم امیدوارم ماه خوب و پر نعمت و با برکتی داشته باشیم .
-
یادی از سعدی
30 فروردین 1387 17:12
یکم اردی بهشت سالروز بزرگداشت ابوعبدالله مشرف ابن مصلح یا مشرف الدین ابن مصلح الدین عبدالله شیرازی مشهور به شیخ سعدی یا شیخ شیرازیا شیخ شاعر و نویسنده بزرگ ایران که به افصح المتکلمین معروف شده است را به تمامی دوستان از جمله خودم تبریک می گویم .در باب نام و نام پدر و همچنین در باب تاریخ ولادت سعدی اختلاف بسیار است ....
-
یک نهنگ پیشرفته
26 فروردین 1387 20:25
صبحا که من میرم مدرسه مسیرم یه جوریه که از کنار پارک کاکتوس رد میشم.دیروز یکی از دبیرام منو دیده بود و هر چی دست و سر تکون داده بود و بوق زده بود من نفهمیده بودم.وقتی اومد سر کلاس گفت:صبح دیدمت که داشتی از کنار باغچه ها رد میشدی و به گلها نگاه میکردی و حرف و لبخند میزدی.همون احساسی که وقتی یکی میگه دیونه بهم دست میده...