نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

وقتی بچه نهنگ ۶ متری را نجات دادند

می شنوی؟

این صدای غربت من است

 که از دوردست های آشنا می آید

فراموشی سراسر جان تو را فرا می گیرد

و دنیای من برای همیشه

خاموش سرد و بی روح می ماند

و دل من تاریک می شود تاریک تاریک

و من یاد تو می افتم

و یاد تو

پی نوشت:۱-فکر کنم مال ۴ سال پیش باشه۲-به مسافرت کوتاهی میرم(میریم)۳-من مواظب خودم هستم شما هم مواظب خودتون باشید!

سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی

ای آزادی!

چه زندانیها برایت کشیده ام و چه زندانیها برایت خواهم کشید

و چه شکنجه ها تحمل کردم و چه شکنجه ها تحمل خواهم کرد

اما خود را

به استکبار نخواهم فروخت!

 

 

بسمه تعالی

 

با سلام خدمت بینندگان جان

بدینوسیله بیست و نهم خرداد ماه سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی را به تمامی دوستان عزیز یاداور می شویم.

 

با سپاس فراوان

مدیریت در فکر فرو رفته بلاگ نخلستان سعدی

پی نوشت:در فکر فرو رفته به علت شخصیت ارجمند و والای دکتر علی شریعتی

حضم شده ی یک نهنگ

به مثل ژپتو میمانی که عمری در وجودم بود!

نشانه

    نشانه

 

خصوصیاتی که موجودات زنده را از اجسام غیر زنده تمایز می بخشند.عواملی هستند مثل:تنفس-تولید مثل-تغذیه.جانوران عمل تنفس را به شکل های گوناگونی انجام می دهند.در موجودات تک سلولی آبزی اکسیژن از طریق فعالیت انتشار یا شیب غلظت انجام می گیرد .آنان به همین طریق نیز دی اکسید کربن را دفع می کنند. در جانوران پر سلولی چندین روش تنفس وجود دارد .بعضی از دوزیستان و نرم تنان مثل قورباغه و کرم خاکی از طریق پوست تنفس می کنند .در قورباغه که دستگاه تنفسی شان اکسیژن را کامل تامین نمی کند تنفس پوستی امری حیاتی است.در این جانوران پوست و جداره آن بسیار نازک بوده و با مویرگ ها فاصله بسیار کمی دارند و اکسیژن به آسانی وارد خون می شود و در بدن گردش پیدا می کند . جانوران کاملا آبزی (ماهیان)دارای آبشش هستند.در اطراف دو سر این جاندار پرده های آبششی قرار دارد که از طریق تماس اکسیژن موجود در آب را جذب و وارد خون می کنند .آنان به هیچ وجه قادر به تنفس در خشکی نیستند زیرا پرده های آبششی به هم می چسبند.حشرات از طریق سیستم نایی تنفس می کنند . در تمامی بدن آنان لوله هایی منشعب وجود دارد که توسط روزنه هایی با محیط بیرون تماس دارند . دستگاه تنفسی مهره داران بسیار پیچیده است . هوا با عمل دم از طریق دهان و بینی وارد نای سپس نایژه وبعد نایژک می شود . در انتهای نایژک کیسه های هوایی وجود دارد که توسط مویرگ های فراوان احاطه شده اند . مویرگ ها اکسیژن را جذب کرده و دی اکسید کربن را پس میدهد .سپس هوا از را بازدم از بدن و دستگاه تنفسی خارج می شود. در تمامی جانوران با گردش خون اکسیژن در بدن پخش می شود .تنفس حقیقی در سلول ها انجام می گیرد که اکسیژن را صرف کاتابولیسم و آنابولیسم سلولی می شود .

اما وجود این اعمال در انسان ها از نشانه های زنده بودن آنهااست؟آیا برای زندگی کردن تنها تنفس و تغذیه کافیست؟آیا تمام انسان هایی که نفس می کشند زنده هستند؟چه مرده هایی که از کنارمان می گذرند و تظاهر به حیات می کنند . چرا انسان عصر حاضر هیچ فکر و اعتقادی ندارد؟ اگر مصطفی تحصیل کرد و مهندس شد حال هم خوشبخت است و زندگی خوبی دارد پس ما هم برویم درس بخوانیم و مهندس شویم !

ولی به چه قیمتی ؟از دست رفتن افکار خویشتن؟

ایدئالیسم رو به نابودی است!انسان متوجه استعداد اندیشیدن در خود نیست و چه بسا نسبت به یافتن خرد خود در میان مشکلاتی کاملا ظاهری ناتوان است.این جبر تراشی است که خود را به دست سرنوشت بسپاریم.مردم فکر می کنند همواره در تلاشند که به بیشترین مقدار لذت و خوشی دست یابند اما این رویایی بیش نیست!پس زیست گرایی های فیلسوفان را چه کسی باید استدلال کند؟چرا تنها انسان های بالغ عاقلند؟چرا جمعیتی که رو به جوانی گذاشته قابل کنترل نیست؟این داستان از کی شروع شد و به کجا ختم می شود؟بیاندیشیم در باره اندیشیدنمان. به امید روزی که همه زنده های دنیا زنده شوند.

 

پی نوشت:بینندگان جان!می دانم که مطلب فوق خالی از ایجاز است و علت این امر این است که خواستم مطلب از نظر علمی کامل باشد.این مطلب را بدون تصحیح و بدون ویرایش انتشار می کنم و می دانم به اندازه دیگر مطالب ارزنده نیست اما سعی خواهیم داشت که این مطلب را ویرایش شده و با تصحیح کامل دوباره به نمایش بگذاریم.توجه داشته باشید این مطلب باز بینی نشده و خام است!

با سپاس فراوان

پیام تبریک

بسمه تعالی

خلاصه میگم:

شیوا تولدت مبارک!خیلی می دوستمت!بزار به حساب منت کشی ولی آشتی!

با سپاس فراوان

مدیریت بلاگ نخلستان سعدی

ناچار

دیگه هیچ ترانه ای سرمو پر نمی کنه! حتی محسن نامجو!حتی لینکین پارک!حتی منصفی!نمی دونم شاید داره درصد دیونگیم بالا میره!شاید! شاید هم دارم میمیرم شاید!

دلم یه شعر می خواد

تازگیا!دلم یه شعر می خواد . شعری که توش ماهیا رو شاخه ی درخت نشینن.هر چی عاقله از پنجره بریزن بیرون . شعری که توش هیچ کس عاشق نشه . وطنی ویرون نشه . زندونی آزاد نشه . یه شعر بدون اتفاق . دلم یه شعر بی حادثه می خواد . شعری که بخوابم ولی تو خواب نمیرم . شعری که هیچ مویی توش شلال نباشه و هیچ درختی رنگ نداشته باشه . شعری که روز نداشته باشه یه شعر بی شب . شعر گلای پر پر نشده . شعر اشک و لبخند دیده نشده . شعر بی ماتم و شادی . دلم یه شعر می خواد . شعری که ننویسنش . شعری که نخوننش...

با تلخیص از نخلستان سعدی