نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

نخلستان سعدی

درون سینه ات نهنگی میتپد

باقیمانده اعتبار..

گاهی وقت ها هوس همون ترانه ای رو میکنی که مدت های مدید ازش بیزار بودی..

coming soon

  

 

 

نمودانیدن

وقتی دیدی هیچ کس حتی اظهار سبک تر بودن از تورو نمیکنه که حداقل بتونی باهاش حرف بزنی 

با خودت حرف بزن 

خیلی ها اینکارو کردن

به اضافه یه نصفه از ماه

 

دیشب عکس هنری دنان رو توی یه حلال ماه قرمز دیدم     

 

 

   

                                      

بازی وبلاگی

به دعوت گربه خارجی و اسمشو نبر مهربون 

 

تعطیلات ۸۹ در هفت کلمه:  

۱-ت 

۲-ع 

۳-ط 

۴-ی  

۵-ل 

۶-ا 

۷-ت 

  البته یه مورده دیگه هم هست که خودم اضافه می کنم: ۸- ۸۹ 

  تعطیلات ۸۹ تعطیلات خوبی بود؛ هر چند نکته هاش به هفتا نمیرسه و اگه بخواد به هفتا برسه؛چند موردش تکرار میشه!

و یکی از نکاتش دعوت شدنم بود(یعنی خیلی مرسی که دعوتم کردین!) 

از قرار معلوم همه هم ششی ها دعوتن و یه غواص میمونه که اونم من دعوت میکنم. 

  


   

۱۶ فروردین؛ تولد وبلاگم و سالگرد سعادتمندیتون مبارک

 

 وبلاگ عزیزم ممنون؛ پارسال بودی یه ساله امسال شدی دوساله... 

از تو چیزهای خوب و مهمی رو دارم 

این هم کادوی تولدت: 

 

فعلا

 به نام اهورامزدا(از روی کارت دعوت عروسی نگاه کردم)

 

 

وبلاگ کپک زده و هم صبحان عزیز سلام 

  

   سال نو مبارک(چقدر تکراری) 

از اینکه تو این مدت نتونستم قسمت هایی از ذهنم رو به نمایش عمومی بزارم متاسفم 

   سال ۸۸ مثل همه ی سال های دیگه بود البته با اتفاقهای متفاوت که گذشتن و گذشته ها گذشته. 

   کسی چه میدونه تو سال جدید چه اتفاق هایی ممکنه بیافته؛هر چند همه روی خوب بودنش اتفاق نظر دارن. 

همیشه آدم ها در حال رفت و آمدن؛ آسمون هم آبیه؛ نهنگ هم زنده است ولی کسی نمیدونه که با اون جسه کجا قایم شده که کسی نمیبینتش 

   انتخابات 

   سگ هایی که پارس میکنن  

   تبسم 

   اشک ها و لبخندها(واقعا فیلم خوبیه) 

   و واقعا چیز دیگه ای یادم نمیاد؛خواهرم هم یادش نمیاد! 

حالا همه چیز آسون به نظر میرسه 

   به هر حال ضمن تبریک آغاز سال ۸۹ و آرزوی آسودگی مضاعف و پیشرفت دو چندان(اتفاق های خوبی که باعث خوشحالی آدم میشن) پایان سریال ویکتوریا رو هم تبریک میگم. 

  

 

 

 

با سپاس 

مدیریت وبلاگ نخلستان سعدی

خلاصه

چرا اینقدر نارحت و ناراضی هستین؟ 

خب میرین بیرون میگیرنتون؟چه اشکالی داره از خونه بیرون نیاین 

نمی تونین زندگی کنین؟خب زندگی نکنین 

اصلا چه حقی دارین که تو برنامه های بزرگ اختلال ایجاد  میکنین و باعث برنامه ریزی برنامه ها و نقشه های جدید واسه سرکوب خودتون میشین 

همین شمایین که باعث میشین کسی تلوزیون نگاه نکنه و شبکه ها قطع بشه 

نمیتونین به اخبار آب و هوا بسنده کنین؟چقدر زیاده خواهین 

اصلا کی به شما گفت تلوزیون بخرین؟ 

کی گفت از اینترنت استفاده کنین؟ 

مگه خوردن و خوابیدن و یا حتی فقط خوابیدن تفریح بدیه؟ 

اگه واسه زندگی کردن خودتونو خانوادتون مثل بلانسبت سگ جون نکنین؛پس می خواین چیکار کنین؟ 

اگه نون نیست بخورین خب نخورین! اگه میدونین چه خبره و نمی تونین حرف بزنین خب نزنین!
چه اشکالی داره بچه های شما هم مثل خودتون با بدبختی زندگی کنن؟ 

بزارین بچه های یه جاهای دیگه و یا حتی یه آدمهای دیگه خوب زندگی کنن 

اگه حق خودتونو نمیگیرین به همین که بهتون اجازه مردن میدن قانع بشین 

اگه دانشگاه قبول نمیشین چون سهمیه ندارین و بسیجی نیستین؛می خواستین وقتی تو مدرسه فرم بسیج بهتون دادن پرش کنین؛ الانم از این مشکلات نداشته باشین 

خودتون فرصت ها رو از دست دادین 

تا کی می خواین نگاه کنین و ببینین بچه های مردم چه جوری پرپر میشن؟ 

ول کنین برین!اصلا چه اهمیتی داره؟ 

به این فکر کنین که خودتونو خانوادتون احتملا فقط از نظر جسمی سالمینو مشکلی ندارین 

هدایت شین! 

این چه آشوبیه به راه انداختین 

قبلا مردم بی سرو صداتر میمردن 

قبلا کسی صداش در نمیومد و همه غیر مستقیم حرف میزدن یا حداقل فقط تو تاکسی 

حالا که بدترش کردین دلتون خنک شده؟ 

راضی هستین؟ 

هر روز یه برنامه ای!
یه روز تلفن قطعه؛یه روز اینترنت؛یه روز تلوزیون 

قانع باشین؛قانع 

به زندگی بی ثمره و مسخرتون ادامه بدین 

حالا اگه تودلتون یه آرزوهایی دارین اشکال نداره! تو دلتون نگهش دارین؛فوقش آرزو به دل میمیرین! 

مگه بده؟ 

راه های دیگه هم واسه سالم زندگی کردن هست.مثل خراب کردن زندگی بقیه!  

اگه وجدان هم دارین اصلا بیخیال شین  

یه عمر همینجوری سر کردین 

اگه بدتر هم شد باز سر کنین 

اشکالی نداره 

بچه هاتون هم سر کنن 

شاید ثوابی بشه واسه اون دنیاتون 

حداقل شب اول قبر هر چقدر دوست داشتی حرف بزن  

بعد این همه سال یادتون اومده که تو چه فلاکتی هستین؟ 

از اول باید فکرشو میکردین 

برین خدارو شکر کنین که هنوز با یه کم تصفیه هوا میتونین تو جایی که توش به دنیا اومدین نفس بکشین

بزارین مردم زندگیشونو بکنن

اصلا چی هستین شماها؟ یعنی از خاروخاشاک و منافق و ارازل بیشترین؟